به رودهای جهان رفته بی قراری ما ...

ساخت وبلاگ
بسم الله ...همه هست گفتگویم که فقط حسین عشق استنتوان جز این بگویم که فقط حسین عشق استنشود تو را نجویم که فقط حسین عشق استکَسِ من تویی و بی تو سرِ بی کسی سلامتزده آتشی جگر را نفَسِ عَلَی الدَّوامتمنم و همین علامت که فقط حسین عشق استهمه عمر برندارم سر از این خمار مستیکه هنوز من نبودم که تو در دلم نشستیمن و عاشقی و مستی که فقط حسین عشق استهمگی سیاه مستیم دم آستان نشستیماگرَم سری شکسته تو بگو سبو شکستیمسرِ حرف خویش هستیم که فقط حسین عشق استهمه کس کشیده محمل به جناب کبریاتبه کجا برم سری را که نکرده ام فدایتسرِ ما و این هوایت که فقط حسین عشق استمن و این جنونِ این سر   به کجا روم جز این درمن و بوی سیبِ دلبر  به حرم ببر که دیگرزده ام به سیمِ آخر  که فقط حسین عشق استدل و دین و عقل و هوشم همه را به آب دادیزِ کدام باده ساقی به منِ خراب دادیچه شراب ناب دادی که فقط حسین عشق استدگر استحاله ام کن بشکن  مچاله ام کنچو مرا شراب دادی تو خودت پیاله ام کنو حرم حواله ام که فقط حسین عشق است به قمار خانه رفتم همه پاکباز دیدمچو به صومعه رسیدم همه در نماز دیدمهمه غرق راز دیدم  که فقط حسین عشق استبه جز از علی که آرَد پسری ابوالعجائبنبوَد بعید از ما که تهی کنیم قالبکه جنون به ماست غالب که فقط حسین عشق استبه مُلازمانِ سلطان که رساند  این دعا راکه به شکر پادشاهی زِ نظر مران گدا رابنواز این نوا را که فقط حسین عشق استسوی آستانه تو به روی جبین بیایمهمه شب به خیمه ی تو به همین یقین بیایمکه به اربعین بیایم که فقط حسین عشق استحسن لطفی + نوشته شده در شنبه ۱۴۰۰/۰۵/۳۰ ساعت توسط روح اله  |  به رودهای جهان رفته بی قراری ما ......
ما را در سایت به رودهای جهان رفته بی قراری ما ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shefaat بازدید : 93 تاريخ : يکشنبه 5 تير 1401 ساعت: 3:30